در گفت وگو با رئیس فراكسیون محیط زیست مجلس انجام شد
بررسی جایگاه محیط زیست و وضعیت فعلی حفظ آب و خاک و حیات وحش
به گزارش انجمن پارسیان، رئیس فراکسیون محیط زیست مجلس اظهار داشت: مجموعاً اطلس های گوناگونی در حوزه ی محیط زیست تهیه و اقدامات خوبی انجام شده است اما روی هم گذاری این ها که آن تصویر واحده را می دهد برایمان مهم می باشد.
به گزارش انجمن پارسیان به نقل از ایسنا، به نقل از پایگاه اطلاع رسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیت الله خامنه ای، رسانه KHAMENEI.IR برپایه اشاره رهبر انقلاب به اهمیت حفظ محیط زیست در گفت وگویی با سرکار خانم سمیه رفیعی، رئیس فراکسیون محیط زیست مجلس شورای اسلامی به بررسی جایگاه محیط زیست در اسناد بالادستی و وضعیت فعلی حفظ آب و خاک و حیات وحش در زیست بوم کشور پرداخته است که به مناسبت روز طبیعت آنرا منتشر می کند.
یکی از مهم ترین بحث های سیاست های کلی محیط زیست که توسط رهبر انقلاب ابلاغ هم شده اطلس زیست بوم کشور است. این اطلس چه کارکردی دارد و کار تدوین و تنظیم آن به کجا رسیده؟
از یازده اقلیمی که در دنیا وجود دارد ۹ اقلیمش را ما در جمهوری اسلامی ایران داریم. برای برنامه ریزی برای پیشرفت کشور باید به صورت جمع، یک تصویر واحدی از این منابع داشته باشیم. آن تصویر واحد و این که کجای کار قرار داریم دقیقا در واقع سیاستی است که به درستی در سیاست های کلی محیط زیست با عنوان تهیه ی اطلس زیست بوم کشور دیده شده است.
یک کارهای خوبی برای اطلس انجام شده و سازمان زمین شناسی اطلسی از برخی از موارد مثلا اطلس فرونشست ها را تهیه کرد. سازمان حفاظت محیط زیست اطلس های مختلف در حوزه هایی مثل گونه های حیات وحش را آماده کرده است. مجموعاً اطلس های گوناگونی در حوزه ی محیط زیست تهیه و اقدامات خوبی انجام شده است اما روی هم گذاری این ها که آن تصویر واحده را می دهد برایمان مهم می باشد.
ارزیابی شما از توجه به ملاحظات زیست محیطی چه در اسناد و سیاستگذاری های بالادستی از سیاست های کلان محیط زیست تا برنامه های توسعه چیست؟
یک بخش آن کاملاً اسناد بالادستی است مثلا ما اصل ۵۰ قانون اساسی را داریم؛ این اصل که مشخصاً اشاره می کند به محافظت از محیط زیست، در دنیا کم نظیر است و حتی کشورهایی که اصطلاحاً مهد قانون گذاری دنیا هستند، این قدر اشاره ی مستقیم به حوزه ی محیط زیست ندارند.
همینطور سیاست های کلی ابلاغی رهبر انقلاب را داریم که نشان دهنده باور و اعتقاد ایشان به مساله ی محیط زیست است. این باورمندی در میان رهبران دنیا خیلی کم نظیر است. ایشان در سیاست های کلان حوزه محیط زیست حجت را بر ما تمام کرده اند.
ما به جهت اینکه اصول قانون اساسی و سیاست های کلی را بتوانیم جاری و ساری نماییم نیاز داریم که برایش شاخص بنویسیم. هم اکنون شاخص ها را نداریم و به این خاطر دستورالعمل ها خیلی مورد تعرض قرار می گیرد و در اجرای سیاست ها عقب مانده ایم.
این فاصله بین تأکیدهای محیط زیستی در اسناد بالادستی و ضعف در اجرا را چطور می شود پر کرد؟
من برای این کار پیشنهاد استفاده از ظرفیت تبصره هشت را دارم. یک بندی در تبصره هشت ما هست که می گوید مثلا باید عوارض آلایندگی از آن صنایعی که تولید آلایندگی می کنند، دریافت بشود. بعد در بودجه می گویند که این صددرصدش باید برود به حساب شهرداری ها هزینه بشود. حالا شهرداری کجا هزینه می کند، کسی نظارت نمی نماید. من خودم یکی دو بار اعتراض کردم جوابی که به من دادند اینست که مثلا ما توسعهی فضای سبز دادیم. توسعهی فضای سبز لزوماً از آلودگی هوا جلوگیری نمی نماید. ما می گوییم که خب اشکال ندارد حالا بیست سی درصد این عوارض برای شهرداری ها هزینه بشود؛ اما مابقی این باید در اختیار صندوق ملی محیط زیست قرار بگیرد تا بتوان برای کاهش آلایندگی آن صنعت آلوده کننده کار اساسی کرد. اگر ما داریم از آن صنعت عوارض می گیریم طبق یک مکانیسم هایی میشود به خودش هم برگردانیم که برود آلایندگی اش را رفع کند.
رهبر انقلاب در سالهای قبل بعد از کاشت نهال در روز درختکاری، در رابطه با حفظ آب وخاک، انرژی های سبز و حفظ حیات وحش هشدارهایی داده اند. در یک چشم اندازی کلی محیط زیست کشور ما با عنایت به این چند معیار در چه وضعیتی به سر می برد؟
در انرژی های نو، قانون هوای پاک را که بررسی می کردیم، یکی از بندها و مواد آن در ارتباط با استقرار انرژی های نو بود که خدا را شکر وزارت نیرو حالا طبق آن چیزی که در برنامه ی ششم برایش وظیفه و تکلیف شده بود از آن جلوتر است؛ یعنی توانسته به هدف های برنامه برسد البته با عنایت به پتانسیل هایی که کشور ما هست، ظرفیت کار و سرمایه گذاری دراین زمینه هنوز وجود دارد.
در سایر حوزه ها مثلا در حفاظت خاک متأسفانه جا برای کار زیاد داریم. من به یکی از مقامات نظامی کشور که خدمتشان یک ملاقاتی داشتم رسیدم به ایشان گفتم که شما کارتان نظامی است من کارم محیط زیست است؛ اما یک وجه مشترک با هم داریم و آن دفاع از خاک این کشور است. بابت یک مترمربع از این خاک چقدر جان داده این کشور؟ شما کافی است در برخی از این مراجع یا مبادی خروجی کشور بایستید و ببینید چقدر خاک مرغوب و کلینکر (Clinker) که حالا برای تولید یک سری صنایع کاربرد دارد خارج می شود. چرا؟ چون من که مثلا کارشناس یا مسئول تدوین دستورالعمل آیین نامه ی اجرایی قانون محافظت از کارم بودم، دستورالعمل این را ننوشته ام که اعلام کنم به گمرک و جاهای مسئول دیگر. عده ای دارند از خلأ قانونی و نبود این آیین نامه ها و این چارچوب ها سوءاستفاده می کنند.
در بحث منابع آبی یک مقداری کارها بیشتری انجام گرفته است. ما سه چهار مشکل عمده داریم در حوزه ی مسائل آبی مان. یکی این که نقشه ی جریان آب برای ما روشن نیست؛ یعنی وقتی ما داریم می گوییم که مثلا با خشک سالی مواجهه هستیم یا تنش آبی داریم، اساساً میزان ورودی ها و میزان خروجی آب دستمان نیست.
یکی مدیریت منابع آبی است که در آن مشکل داریم و مشکل دیگر این که بخش خصوصی و نیمه دولتی در مدیریت منابع آبی اختیارات زیادی دارد. در صورتیکه اساساً اراضی منابع عمده ی طبیعی مثل آب وخاک و بحث رودها و پهنه های آبی متعلق به حاکمیت جمهوری اسلامی ایران است. من نمی دانم چرا بعضی دنبال این هستند که برای این ها سند صادر کنند؛ جلوی این را گرفتیم.
بحث دیگری که داریم دیپلماسی آب است. در مذاکرات سیاسی دنیا اشاره نمی نماییم به این که مردم ما یک حق وحقوقی دارند که دارد ضایع می شود. حقیقتاً کم کاری داریم. اصلاً در مذاکرات اقتصادی که دارد شکل می گیرد، در مذاکرات سیاسی که دارد شکل می گیرد من وقتی صحبت مردان سیاسی کشور و دیپلماسی کشور را می بینم هیچگاه اشاره نمی کنند به این که از این طرف حق محیط زیست مردم هم دارد مخدوش می شود؛ و بتوانند این را مطالبه بکنند. اصلاً روی میز نمی گذارند این حق وحقوق محیط زیستی مردم را.
کشور در حوزه تبدیل اراضی و حیات وحش چه وضعیتی دارد؟
ما قوانین سفت و سختی در بحث عدم تبدیل اراضی داریم حالا چه به کاربری کشاورزی و چه از کاربری کشاورزی به سایر کاربری ها. خدا را شکر می شود اظهار داشت که وضعیت نسبتاً خوبی داریم خصوصاً قوه ی قضاییه خیلی خوب همکاری کرده.
در محافظت از حیات وحش با این که بعضاً خیلی مطرح می شود که خیلی وضع بد شد و خیلی گونه هایمان کم شده، ولی آمار چیز دیگری را نشان داده است. شما مقایسه کنید آمار پس از انقلاب را با پیش از انقلاب. من روز گذشته بامداد آمار گونه های جانوری گیاه خوار استان تهران را که پرسیدم حدود ۲۷ هزار رأس کَل و بز و... ما در همین استان تهران داریم؛ و وقتی شما خاطرات افرادی که پیش از انقلاب مسئول بودند و مسئولیت داشتند را ببینید سرشماری ها کاملاً یک سیر صعودی و روند صعودی را نشان داده است. در کل کشور هم مجموعاً این آمار مثبت است؛ فقط در گونه های پرنده گوشت خوار ضعف داریم. هم اکنون قاچاق شاهین و پرنده های شکاری جذاب است چون گردش مالی فوق العاده ای را نصیب ذی نفعان می کند.
در حوزه هایی که موفقیت آمیز عمل کردیم چقدر از توان و دانش داخلی استفاده کردیم؟
امروز اگر می بینیم جمعیت آهو، گوزن یا حالا کَل و بز و قوچ و میش ما خوب است این صددرصدش با توان فنی و دلسوزی محیط بان های ما بدون وابستگی به خارج از کشور انجام شده، کسانی که واقعاً دلسوز این حوزه هستند. من دعوت می کنم جامعه ی علمی و افکار عمومی را، بروند جمعیت گوزن زرد ما را ببینند که آن هم گونه ی درحال انقراض بود که هم اکنون به لطف خدا و تلاشهای دلسوزانه ی محیط زیست وضعیتش خوب شده است. ما مثلا در بخشی از زیستگاه های طبیعی دیگر گوزن نداشتیم، این را برگرداندند به زیستگاه مبدأش؛ یعنی ما انتقال گونه موفق داشتیم. شکست هم داشتیم نه که صددرصد این ها موفق بود. شکست هم بوده؛ اما نهایتا پس از گذر زمان ما موفقیت داشتیم.
اما مثلا یوزپلنگ یک پروژه ی بین المللی شد. من نمی گویم از ظرفیت های بین المللی نباید استفاده کرد، اتفاقاً باید هم استفاده نمود. منتها اصل کار نباید واگذار بشود. هم اکنون نمی توانیم مثلا تعداد دقیق این گونه را اعلام نماییم. پس از این حجم از کار مطالعاتی و گرفتن بودجه های بین المللی و ملی برای این کار نخستین چیز اینست که ما برای مدیریت کردن، آمار داشته باشیم، خب این آمار تکمیل نبود. ما یکی از کارهایی که باید حتما انجام بدهیم این بود که -این در قوانین و برنامه های ما هم هست دیگر- باید کل زیستگاه یوز را فنس کشی می کردیم. خب هم اکنون مثلا میدانیم چه بخشی اش فنس کشی است؟ اصلاً آمار این که چند درصدش فنس کشی است یا روشنایی جاده و امثالهم دارد، هم اکنون مبهم است. این خیلی خوب است که ما بالاخره توانستیم تکثیر در اسارت بکنیم. این که دانش داریم و در یک گونه نادر می توانیم تکثیر در اسارت بکنیم بسیار اهمیت دارد. منتها اولویت برای ما در حیات وحش اینست که گونه را در خود اکوسیستمش یا در خود زیستگاهش بتوانیم حفظ نماییم. که دراین زمینه ها مشکل داریم دیگر.
یک نکته مهم دیگر در این بخش وضعیت محیط بانان است و این که بعضاً در انجام وظایف خود به مشکلاتی برمی خورند که به سبب خلأ قانونی و قضایی گرفتار هزینه های زیادی می شوند. وضعیت این عزیزان چگونه است؟
اساسا کسی که محیط بانی را به عهده می گیرد اگر عشق به شغلش نداشته باشد نمی تواند در آن حیطه دوام بیاورد. چون درآمدهایشان نسبت به زحماتشان خیلی پایین است. من سمت ارومیه با یک محیط بان برخورد کردم. وی در یک تعقیب و گریزی که برای شکار غیر مجاز آمده بودند در منطقه، جفت چشم هایش را از دست داده بود. در همان بیمارستانی چشم هایش تخلیه شده بود که دو هفته ی بعدش دخترش در همان بیمارستان به دنیا می آید. نخستین بچه اش و این آدم هیچگاه بچه اش را ندید.
پیش قراولان حفاظت محیط زیست واقعاً این ها هستند؛ و شما اگر بخواهی ایران را بشناسی که چه استعدادهایی دارد باید پای صحبت های این ها بنشینید؛ یعنی محیط بانان به خوبی و واقعاً بهتر از هرکسی می توانند راجع به این قضیه صحبت کنند. راجع به مولکول های خاک این ها به شما نظر می دهند و نظراتشان هم نظرهای درستی است.
یک مرتبه یک محیط بان گفت من هر وقت در مناطق حفاظت شده می روم برای بازدید و سرکشی حتما وضو می گیرم به جهت اینکه احساس می کنم، این عرصه ها خدمت به امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف است. محیط بانان با اعتقاد پای کارند چون حمایت آن چنانی هم نمی شوند و حقوق و مزایایشان بشدت پایین است. سالهای قبل حتی حق لباس و حق غذا و مأموریت و حتی بنزین موتور هم برایشان تأمین نشده که این ها بخواهند بروند گشت بزنند در مناطق.
منبع: parsianforum.ir
این مطلب را می پسندید؟
(1)
(0)
تازه ترین مطالب مرتبط
نظرات بینندگان در مورد این مطلب