گزارش انجمن پارسیان؛
در دیدار تعدادی از نخبگان با مشاور و دستیار رهبری چه گذشت؟
به گزارش انجمن پارسیان، برخی نخبگان و استعدادهای درخشان کشور دغدغه ها و کمبودهای شان را در نشستی با دستیار ویژه رهبری مطرح نمودند.
به گزارش انجمن پارسیان به نقل از مهر، «ما کشوری هستیم که شمالش دریاست، جنوبش هم دریاست؛ وسطش خشک است که آنجا جای خالی شماست.» این یکی از جملات دکتر محمد مخبر در نشست با تعدادی از نخبگان و خطاب به آنها بود که نقش عمیق نخبگان و همینطور جای خالی شان در حل مسائل و مشکلات کشور را نشان می داد. در این جلسه که با حدود ۷۰ نفر از اعضای بنیاد ملی نخبگان برگزار شد، استعدادهای درخشان کشور دغدغه ها و کمبودهای شان را مطرح نمودند و این طور پاسخ گرفتند: «امروز بیشتر از آن که شما نیاز داشته باشید که ما دست تان را بگیریم، ما نیاز داریم که شما دست مان را بگیرید.» دکتر مخبر در این نشست بر عزم جدی رهبری روی استفاده از نخبگان در دستگاه ها تصریح کرد و ضمن اشاره به حمله نیمه شب ۴ آبان رژیم صهیونیستی به پایگاه های نظامی و عملکرد قوی پدافند هوایی ایران اظهار داشت: «ما در آن شب از شما استفاده کردیم. حضور جوانان نخبه شجاع در دستگاه نظامی ما یک موهبت است. هر جا از شما استفاده نماییم نتیجه اش را خواهیم گرفت.» حدود ۱۵ خانم، ۵۵ آقا و دو کودک. این ترکیب حاضران و شرکت کنندگان در این جلسه است. حجت الاسلام سعید کرمی، سرپرست نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در بنیاد ملی نخبگان می گوید که شرکت کنندگان در این نشست از میان ۴۰۰ متقاضی انتخاب شده اند. به این شکل که: «ما یک فراخوان دادیم تا بچه ها ثبت نام کنند و آنجا از ایشان خواستیم محتواهایی که می خواهند در جلسه مطرح کنند را هم برای ما بفرستند. بعد هیئتی از دوستان محتواها را بررسی کردند و از بین درخواست ها، محتواها و رزومه هایی که به حوزه مأموریت آقای دکتر مخبر مربوط بود انتخاب شدند.» کمک هزینه دانشگاه؟ هرگز در این نشست دانشجویان و فارغ التحصیلانی از رشته های فنی و مهندسی، پزشکی و علوم انسانی شرکت داشتند. جلسه با صحبت ها و دغدغه های شرکت کنندگان منتخب شروع می شود و در انتها مقرر است دکتر مخبر صحبت کند. یکی از شرکت کنندگان دکتر زینب امیری است. او با فرزند نوپایش در جلسه حضور دارد. زینب در رشته فلسفه فوق لیسانس و دکترای دانشجوی استعداد درخشان دانشگاه تهران بوده است و هم اکنون هم در همین دانشگاه، پسا دکترا کار می کند. او سه فرزند دارد و فرزند ارشدش ۲۲ ساله و مثل مادر دانشجوی دانشگاه تهران است. خانم امیری از نخبگان علوم انسانی است. او که در ۱۴ سالگی ازدواج کرده و حالا حدوداً ۴۰ ساله است، می گوید: «با وجود سه فرزند انگیزه بسیار بالایی داشتم که در رشته ام کار جدی انجام دهم اما پس از اینکه وارد پسا دکترا شدم و دیدم اساتید حاضر نیستند گرنتی بدهند و از سوی دیگر باید یک هزینه ای به دانشگاه پرداخت کنم، واقعاً امیدم را از دست دادم.» او برای هیأت علمی شدن به چندین دانشگاه مراجعه نموده و مصاحبه انجام داده اما نتیجه ای نگرفته: «بعد از مصاحبه به من گفتند که هیچکس پذیرفته نشده چون بودجه نداریم که عضو هیأت علمی جدید بگیریم. و این خودش یک مانعی است. چون علاوه بر این که نمی توانیم هیأت علمی شویم، فضای شغلی هم برای ما فراهم نیست.» زینب امیری با استفاده از دانشش در فلسفه، طرحی تخصصی برای بیماران لاعلاج عرضه کرده. طرح او بین رشته های پزشکی، روانشناسی و فلسفه است: «این بیماران در حوزه سلامت نیازهایی دارند که با روانشناسی برطرف نمی گردد. آنها یک مواجهه جدی با مفهوم مرگ دارند که فقط می شود به لحاظ فلسفی با آنها ارتباط برقرار کرد و به آنها کمک کرد. چون عمیق ترین مباحث در زمینه مرگ در فلسفه است. من یک سری مراحل درمانی طراحی کردم که به چنین انسان هایی با بار فشار جسمانی و روانی و با دغدغه عمیق انسانی در جلسات درمان کمک گردد.» زینب که مدتی زیر نظر یک استاد آمریکایی در رابطه با طرحش مطالعه می کرده از راه او متوجه شده است که بیمارستانی در استرالیا دارد با استفاده از یک تیم پژوهشی، ایده ای شبیه ایده او را روی بیمارانش پیاده می کند. قرار بوده که زینب هم به آن تیم بپیوندد اما مسائل مالی و عدم حمایت سبب شد او نتواند کار را با آن تیم شروع کند. دغدغه اصلی زینب امیری و دلیل شرکت کردنش در جلسه با دکتر مخبر مسائلی است که در دوره پسا دکترا با آن درگیر شده است. اول این که برای پذیرش در جایگاه هیأت علمی به در بسته خورده است و دوم این که کمک هزینه ای که باید به کسانی در شرایط او به صورت طبیعی تعلق بگیرد را نتوانسته بگیرد. او می گوید: «گرنت اساتید چرا باید اینقدر بی ضابطه باشد. یعنی استاد گرنت دارد ولی به دانشجو نمی دهد. یعنی دانشجو باید هم بیاید درس بخواند و هم به خودش حقوق بدهد. این خیلی ظالمانه است.» جلسه با دکتر مخبر حدود دو ساعت طول می کشد. مشاور و دستیار رهبری دقیق و مشتاق به صحبت ها گوش می دهد. بچه ها یکی بعد از دیگری پشت تریبون می روند. یکی از پزشکان جمع در رابطه با هوش مصنوعی صحبت می کند و درخواست دارد که استفاده از هوش مصنوعی در پزشکی جدی گرفته شود و یکی از مهندسان درخواست دارد که کمک گردد تا شرکتهای دانش بنیان با دانشگاه ها ارتباط بهتری پیدا کنند. رایان، طرحی که باید احیا شود دکتر امیر محمدزاده لاجوردی یکی دیگر از شرکت کنندگان است. او جزو برخی نخبگان جمع است که وقتی پشت میکروفون می رود تا از دغدغه هایش بگوید حرفی از اشتغال نمی زند. دکتر لاجوردی در دولت سیزدهم معاون وزیر ارتباطات و رئیس هیئت مدیره و مدیر عامل شرکت ارتباطات زیرساخت بوده است و آنطور که خودش می گوید: «جوان ترین قائم مقام و معاون وزیر» وی در گفت و گو با ما توضیح می دهد که پیش از این که وارد وزارت ارتباطات شود حدود ۷ سال در قسمت خصوصی به شکل پیمانکار با وزارت خانه کار می کرده و برایشان پروژه های مختلفی انجام می داده است. به این واسطه کم کم نسبت به وزارت خانه شناخت پیدا کرده و وارد وزارت ارتباطات شده است. یکی از کارهای جالب و شاخصی که وی در دوره مسئولیتش در وزارت خانه برای نخبگان انجام داده طرح «رایان» است: «در این طرح طی فراخوانی ۷۰۰ نیروی نخبه شناسایی شدند و از این میان طی چند مرحله غربالگری، ۲۵ نفر انتخاب شدند که در طرحی شامل چهار بخش شرکت نمایند. در قسمت اول این افراد باید در دوره های عمومی شرکت می کردند. در قسمت دوم آنها باید به مدت چند ماه در یکی از بخش های وزارت خانه مشغول کار می شدند؛ در قسمت سوم آنها به مدت چند ماه در یک شرکت خصوصی فعالیت می کردند و در قسمت آخر باید به مدت چند ماه بعنوان یک فرصت به خارج از ایران فرستاده می شدند تا مطالعه و کسب تجربه کنند. وقتی ما در وسط بخش سوم بودیم، رئیس جمهور شهید از دنیا رفتند و کار نیمه تمام ماند.» امیر لاجوردی امیدوار است این کار در دوره وزارت جدید ادامه پیدا کند و به سر انجام برسد. مادران نخبه، حلقه اتصال دولت و مردم ریحانه آقامحمد کاشی یکی دیگر از شرکت کنندگان است. او ۲۵ سال دارد و مادر یک کودک ۱.۵ ساله است. یکی از دو کودکی که در جلسه شرکت دارد و ندارد. مثل مادرش که به خاطر شرایط بچه و شرایط نشست مجبور است بارها از اتاق جلسه به فضای بیرونی برود و باردیگر برگردد. از ریحانه پرسیدیم همیشه در جلسات بچه را همراه خود می برد؟ پاسخ مثبت است: «سعی می کنم با بچه بروم. یک وقت هایی می توانم کمک بگیرم اما باز تلاش می کنم با بچه بروم که فضا را برای فعالیت مادرانه باز کنم.» او تعریف می کند که سال قبل در نشست با رئیس جمهور شهید هم با پسرش همراه شده اما مسئولین امنیتی جلسه، ابتدا اجازه نداده اند که ریحانه ساک بچه را با خود ببرد و او را به بردن یکی دو قلم وسیله محدود کرده اند اما پس از اینکه او به مسئول تیم امنیتی نیازهای خودش و کودکش را توضیح داده آن مسئول عذرخواهی کرده و اجازه داده ریحانه کیفش را همراه داشته باشد: «من فکر می کنم آن تیم و مجموعه از آن به بعد هر جا رفته باشند، لااقل در این نقطه برای مادران جاده باز شده است. برای همین من دوست دارم همه جا با بچه بروم که فضا باز شود. حیف است. نصف جمعیت ما خانم ها هستند که یا مادرند یا روزی مادر می شوند. بدون حمایت جامعه، مادران نمی توانند فعالیت داشته باشند و چون بحث بحران جمعیت هست اگر بخواهیم فرزندان بیشتری داشته باشیم و شرایط همین باشد، سالهای بیشتری دور از اجتماع می مانیم.» ریحانه با رتبه ۱۰۳، لیسانس فقه و حقوق دانشگاه امام صادق دارد و با معدل بالای ۱۹ فارغ التحصیل و عضو بنیاد ملی نخبگان شده است. او به خاطر ازدواج و تولد فرزندش فعلا تحصیلاتش را متوقف کرده و یکی از علل شرکتش در این جلسه اینست که از مسئولین بخواهد تا مادران نخبه را حمایت کنند تا آنها بتوانند تحصیلات و فعالیت هایشان را ادامه دهند: «من برای این حمایت ایده های مختلفی دارم مثلا فراهم شدن امکان تحصیل مجازی، وصل شدن مادران نخبه به همدیگر و… اما فکر می کنم باید با دانشجوها و کنشگران مادر نخبه جلسات مستمری برگزار گردد تا ساز و کارها در بیاید که چطور می شود در کنار فرزندداری، یک سری فعالیتها را ادامه داد.» ریحانه بعنوان یک نخبه علوم انسانی می گوید: «در کشور ما نخبه علوم انسانی خیلی تعریف شده نیست. ولی در بسیاری از کشورها به نخبه علوم انسانی شان بیشتر از نخبه های فنی و پزشکی اهمیت می دهند. هم اکنون در کشور ما سیاست، اقتصاد و خیلی چیزهای دیگر که در کشور چالش برانگیز است در ارتباط با علوم انسانی است. مثلا همین بحث به کار گیری نخبگان در دستگاه ها به نظر من در ارتباط با علوم انسانی است. یک نهادی باید متولی شود که بگوید چطوری نخبه ها را باید به کار بگیریم، چطوری کادرسازی و تشکیلات سازی را انجام دهیم که از نخبگان به بهترین شکل ممکن استفاده بشود و… این مباحث در ارتباط با علوم انسانی است. اما علوم انسانی را رها کرده ایم و تعریف دقیقی نداریم که نخبه علوم انسانی باید چه نقشی داشته باشد و در نتیجه مشکلاتش را هم در جامعه داریم می بینیم.» خانم آقاکاشی پیشنهاد می دهد که حاکمیت برای ارتباط با مردم از نخبگان علوم انسانی، بخصوص از مادران نخبه بعنوان حلقه اتصال استفاده نماید. او برای این ایده اش نمونه ای هم دارد: «مثلا من یک مجموعه ای را می شناسم که با کمک تعدادی از مادران اینروزها در محله های مختلف «آشپزخانه مقاومت» زده. به این صورت که مادرها در خانه خودشان غذا می پزند و در یک جایی مثلا پارک یا حیاط مسجد، غذاها را برای فروش می گذارند جهت کمک به جبهه مقاومت. ما در محله خودمان تجربه موفقی داشتیم و اشخاصی که حتی مذهبی هم نبودند به اسم کمک به انسانیت آمدند پای کار. قصدم اینست که بگویم حلقه های میانی می توانند با ساز و کارهای مختلف مردم را بیاورند توی میدان. مثلا در کشور فلان خلاء هست، ما می توانیم این خلاء را مادرانه مثلا در محله خودمان حل نماییم. پیشنهادم اینست که حلقه مادران نخبه علوم انسانی بشود حلقه میانی برای اتصال حاکمیت و مردم و در مشکلات مختلف چاره پیدا کند و مردم محله را به خط کند تا مشکل حل شود. این طوری سد بین مردم هم می شکند و فاصله مذهبی و غیر مذهبی از بین می رود و گفتگو شکل می گیرد.» ریحانه جلسه با دکتر مخبر را مثبت ارزیابی می نماید و می گوید: «به نظرم این جلسه روند خوبی دارد و اگر ادامه داشته باشد و پیگیری شود، خروجی خوبی خواهد داشت.» یک هدیه متفاوت جلسه با درخواست ها و دغدغه های نخبگان شروع شده و با صحبت های امیدبخش دکتر مخبر به پایان رسیده است. جمع آماده اعلام پایان جلسه و گرفتن عکس یادگاری است که حجت الاسلام کرمی از هدیه بنیاد ملی نخبگان به دکتر مخبر پرده بر می دارد. یک نقاشی زیبا از معاون اول دولت سیزدهم، که توسط زهره صالحی، هنرمند ساکن خمین کشیده شده است. او که پیش تر از شهید امیرعبداللهیان طرحی کشیده و آنرا تقدیم فرزند شهید کرده است این دفعه سفارش طراحی چهره دکتر مخبر را از بنیاد ملی نخبگان گرفته و در بین جمع، اثرش را به دکتر مخبر تقدیم می کند. او به ما می گوید این کار را ۴ روز پیش سفارش گرفته و شبانه روزی روی آن کار کرده تا به این جلسه برساند. رویای خانم صالحی اینست که نقاشی بعدی اش تصویر مقام معظم رهبری باشد و بتواند خودش شخصاً آنرا تقدیم رهبری کند.
این مطلب را می پسندید؟
(1)
(0)
تازه ترین مطالب مرتبط
نظرات بینندگان در مورد این مطلب